ما ادراک ما لیله القدر!؟

ساخت وبلاگ

معنای قضا و قدر و تعیین آن در شب قدر چیست؟

معناي شب قدر

در مورد تقدير يا سرنوشت انسان ها، دو تفسير متفاوت وجود دارد:

تفسير نخست مي گويد: سرنوشت هر كس از روز نخست، بدون اطلاع و حضور او، از طرف خداوند تعيين شده، بنابراين هر كس با سرنوشت معيّني از مادر متولد مي شود كه قابل دگرگوني نيست هر انساني نصيب و قسمتي دارد كه ناچار بايد به آن برسد. چه بخواهد و چه نخواهد و كوشش هاي او براي تغيير سرنوشت بيهوده است. بنابراين تفسير، بديهي است كه انسان موجودي مجبور و بي اختيار است.
بررسي منابع اسلامي نشان مي دهد اين تفسير مورد تأييد اسلام نيست. قبول و پذيرش آن، تمام مفاهيم مسلّم اسلامي از قبيل: تكليف، جهاد، سعي و كوشش و استقامت و غيره را به هم مي ريزد.
استاد مطهري مي گويد: «اگر مقصود از سرنوشت و قضا و قدر الهي، انكار اسباب و مسببات و از آن جمله قوه و نيرو و اراده و اختيار بشر است، چنين قضا و قدر و سرنوشتي وجود ندارد و نمي تواند وجود داشته باشد».[1]
قضا و قدر و سرنوشت به معناي صحيح آن است كه بدانيم قضا در اصل به معناي حكم، و قدر به معناي اندازه گيري است كه به قضا و قدر تكويني و تشريعي تقسيم مي شود ؛ منظور از قضا و قدر تكويني اين است كه هر چيزي و هر حادثه و پديده و هر موجودي در عالم، علتي دارد و اندازه اي، نه چيزي بدون علت به وجود مي آيد و نه بدون اندازه گيري معيّن؛ مثلاً سنگي پرتاب مي كنيم و شيشه اي مي شكند، شكستن شيشه يك حادثه است كه حتماً علتي دارد.
اين كه مي گوييم داراي علت است، قضاي تكويني است. نيز مسلّما ميزان شكستگي و اندازه و حدود آن، به كوچكي و بزرگي سنگ و قوت و فشار دست و نزديكي و دوري فاصله و وزش و عدم وزش باد و مانند اين ها بستگي دارد. اين ارتباط حادثه فوق با چگونگي علت آن، همان قدر تكويني مي باشد ؛ پس يك معناي قضا و قدر، به رسميت شناختن قانون علت و نظام خاص علت و معلول است.
اما قضا و قدر تشريعي به معناي فرمان الهي در تعيين وظايف فردي و اجتماعي انسان ها و مقدار و حدود اين وظايف است؛ مثلاً مي گوييم نماز واجب است (اين قضاي تشريعي است) سپس مي گوييم. مقدار نماز در هر شبانه روز هفده ركعت است. (اين يك قدر الهي است).[2]
طبق قضا و قدر تكويني، سلسله نظام علت و معلول به خداوند منتهي مي شود، ولي اين موضوع هيچ گونه مخالفتي با آزادي اراده و اختيار انسان ندارد. اعمال انسان، هم مستند به خود او است و هم مستند به خدا، اما استناد آن به خود او به دليل اين است كه با آزادي اراده، آن را انجام مي دهد. اما استناد آن به خدا به دليل اين است كه هستي انسان و تمام نيروهاي او و حتي آزادي اراده او از ناحية خالق جهان آفرينش است و علل و اسبابي كه شرط تحقق يك عمل مي باشد از اوست.
در قرآن آيات زيادي وجوددارد كه به صراحت اختيار انسان و نقش اراده او را بيان داشته است؛ مانند آيه: «وَأَن لَّيْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى‏؛[3] براي انسان چيزي جز حاصل سعي او نيست».
و مانند آيه: «إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى‏ يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمْ؛[4] خداوند سرنوشت هيچ قومي را تغيير نمي دهد. مگر خودشان آن را تغيير دهند».
در احاديث اسلامي نيز بر اين نكته تأكيد شده است. در روايتي نقل شده كه اميرالمؤمنين(ع) از كنار ديوار شكسته و كجي برخاست. پرسيدند: از قضاي الهي فرار مي كني؟ فرمود: از قضاي الهي به قدر او پناه مي برم.[5].
اين فرمايش حضرت يعني آن كه هرچند تا قانون عليت كه منتهي به فرمان خداست، نباشد، ديوار شكسته سقوط نخواهد كرد، اما همان خداوند به من عقلي داده كه آن خود يك حلقه از سلسله قانون عليت است و يك عامل بازدارنده در برابر اين گونه حوادث. البته ديوار عقل و شعور ندارد و بدون اعلام قبلي سقوط مي كند. اما من مي توانم به قدر الهي پناه ببرم؛ يعني با عقل خود چنان محل نشستن را اندازه گيري كنم كه اگر ديوار سقوط كند روي من نيفتد.[6]
با يك مثال معناي قضا و قدر الهي روشن مي شود:  اگر كسي بالاي بام ايوان بلند رود كه خود را با سر روي زمين سنگ فرش مسجد بيفكند و بگويد: اگر مقدر است بميرم مي ميرم ،گرچه خود را از بام نيفكنم .اگر مقدر است بمانم مي مانم، اين گفته درست نيست، زيرا خداوند در اين مورد چند مقدر حتمي و جبري دارد و يك مقدر اختياري.
مقدرات جبري عبارت است از:
1- قضا و قدر الهي؛ سنگ را كه كف زمين از آن فرش شده، سخت و محكم آفريده است.
2- قضا و قدر الهي؛ جمجمه انسان را از استخوان نازك خلق كرده است.
3- قضا و قدر الهي؛ به زمين قوه جاذبه داده است.
4- قضا و قدر الهي؛ چنين مقرر كرده كه اگر كسي خود را از بلندي به زمين سختي پرت كند، جمجمه اش شكسته و مغزش صدمه شديد مي بيند .
5- قضا و قدر الهي اين است كه اگر كسي مغزش صدمه شديد ديد فوراً بميرد.
6- قضا و قدر الهي اين است كه بشر داراي اختيار و اراده باشد و بتواند خود را از بام پرت كند و بميرد و يا آن كه از راه بام، پله پله به زير آيد و بماند. پس به آن كسي كه روي بام به قصد افكندن خود ايستاده است ،بايد گفت: تقدير خداوند درباره مرگ و حيات شما تابع اراده و اختيار شما است. اگر افكندن از بام را اختيار كني ، مقدر است بميري و اگر پله هاي بام را انتخاب كني، مقدر است بماني و در هر دو صورت، قضيه روي قضا و قدر الهي است".[7]
البته ما معتقديم که همه حوادث عالم به قلم تقدير الهي در لوحي به نام لوح محفوظ به ثبت رسيده است و کسي جز خداوند از آن آگاهي ندارد. هر چه در اين لوح نگاشته شود، تغيير نمي‏کند، به طور مثال هر يک از انسان‏ها داراي اجل حتمي هستند که به هيچ عنوان قابل تأخير و تقديم نمي‏باشد .
البته در مقابل لوح ديگري به نام لوح محو و اثبات که تقدير الهي در آن نگاشته مي‏شود وجود دارد كه قابل تغيير و تبدّل است، به طور مثال اجلّ معلّقي وجود دارد، لکن اين اجل به سبب صدقه يا کار خير قابل تأخير افتادن است، همان طور که در روايات وارد شده و يا اين که به خاطر کارهاي سوء مثل عاق والدين و قطع رحم به جلو مي‏افتد.[8]
ثبت حوادث و وقايع زندگي انسان در لوح محفوظ به معني رقم خوردن همه چيز از قبل نيست ، چنان كه تغيير آن به معني نادرست و غلط بودن آن نيست ، بلكه خداوند از آن جا كه نسبت به همه امور علم قبلي دارد ، مي داند كه بر اساس ضوابط و ساختار علّي و معلولي عالم و بر اساس اختيارات فردي چه نتيجه اي براي هر فرد رقم مي خورد و هركس چه سرنوشتي را براي خود ترسيم مي نمايد ، در نتيجه اگر قرار بر حصول تغييري در اين امر باشد. باز به دست خود فرد خواهد بود .
در لوح محفوظ ثبت است كه فلان فرد پنجاه سال عمر مي كند و در اين سن بر اثر سكته جان مي سپارد ، اين امر به اين معني نيست كه اين فرد به دور از هر نوع اراده و اختيار يقينا در
پنجاه سالگي به ناگاه سكته كرده خواهد مرد ، بلكه اين فرد در طول زندگي و در مسير حيات خود نحوه اي از رفتار و عملكرد را در پيش مي گيرد . در تغذيه و تحرك بدني و مشغله كاري و .... به نحوي رفتار مي كند كه بر اثر علت هاي طبيعي رگ هاي قلبش گرفته و در اين سن به سكته مبتلا شده و در نتيجه آن خواهد مرد .
اين گونه علم خداوند همانند علم پزشك از روند بهبود فرد بيمار يا پيشرفت بيماري اوست كه تاثيري در تحقق اين علل ندارد ، يا همانند علم معلم به اينكه در اين امتحان كدام دانش آموز نمره كامل خواهد گرفت و كدام رفوزه خواهد شد ؛ يقينا اين علم از قبل در ذهن معلم نقش بسته است ، اما ممتاز يا رفوزه شدن دانش آموزان معلول علت هاي خاص خود است و خودشان در اين امر نقش كليدي و موثر دارند .
بر اساس آنچه گفته شد روشن مي شود كه تغيير دادن سرنوشت در شب قدر يا در هر زمان ديگر به معني تغيير دادن آن چيزي است كه قابل تغيير است، يعني چيزي كه در لوح محو و اثبات ثبت شده و با عوامل گوناگون مي توان آن را دگرگون نمود .
در واقع شب قدر بهترين فرصت براي تغيير دادن سرنوشت هاي نامناسبي كه به واسطه اعمال اختياري خود براي خود رقم زده ايم، به سمت سرنوشت هاي مناسب و خير است چون دعا يكي از مهم ترين عوامل تغيير اين تقديرها است و در اين شب دعا در اوج قدرت و تاثيرگذاري است .

براي مطالعه در باب جبر و اختيار مي توانيد به منابع ذيل مراجعه فرمائيد :
- جبر و اختيار، استاد جعفر سبحاني
- جبر و اختيار، محمد تقي جعفري
- انسان و سرنوشت ، شهيد مطهري
- جبرهاي اجتماعي و اختيار يا آزادي انسان، ژرژ گورويچ، ترجمه: حسن حبيبي
- عدل الهي، استاد مطهري
- آموزش عقايد ، آيت الله مصباح
- آموزش كلام اسلامي ، محمد سعيدي مهر

ما ادراک ما لیله القدر!؟...
ما را در سایت ما ادراک ما لیله القدر!؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رسول غلامپور ghadrs بازدید : 246 تاريخ : يکشنبه 13 مرداد 1392 ساعت: 4:01

شب قدر در نگاه علامه طباطبایى(اعمال شب قدر)

 

شب قدر,شب قدر چیست,شب های قدر,اعمال شب قدر

 

شب قدر در نگاه علامه طباطبایى

آنچه در پیش رو دارید بحثى پیرامون شب قدر بر اساس نظرات مرحوم علامه طباطبایى در تفسیر شریف المیزان است که در دو سوره « قدر» و «دخان‏» مطرح گردیده است.

 

شب قدر یعنى چه؟

مراد از قدر، تقدیر و اندازه ‏گیرى است و شب قدر شب اندازه ‏گیرى است و خداوند متعال در شب قدر حوادث یک سال را تقدیر می ‏کند و زندگى، مرگ، رزق، سعادت و شقاوت انسانها و امورى ازاین قبیل را دراین شب مقدر می ‏گرداند.

 

شب قدر کدام شب است؟

در قرآن کریم آیه‏ اى که به صراحت ‏بیان کند شب قدر چه شبى است دیده نمی ‏شود. ولى از جمع‏ بندى چند آیه از قرآن کریم می ‏توان فهمید که شب قدر یکى از شب‏هاى ماه مبارک رمضان است. قرآن کریم از یک سو می ‏فرماید: « انا انزلناه فى لیله مبارکه‏.»( دخان / 3 ) این آیه گویاى این مطلب است که قرآن یکپارچه در یک شب مبارک نازل شده است و از سوى دیگر می ‏فرماید: « شهررمضان الذى انزل فیه القرآن‏.»( بقره / 185) و گویاى این است که تمام قرآن در ماه رمضان نازل شده است.

 

و در سوره قدر می ‏فرماید: «انا انزلناه فى لیله القدر.» (قدر/1) از مجموع این آیات استفاده می ‏شود که قرآن کریم در یک شب مبارک در ماه رمضان که همان شب قدر است نازل شده است. پس شب قدر در ماه رمضان است. اما این که کدام یک از شب‏هاى ماه رمضان شب قدر است، در قرآن کریم چیزى برآن دلالت ندارد. و تنها از راه اخبار می ‏توان آن شب(شب قدر) را معین کرد.

 

در بعضى از روایات منقول از ائمه اطهار علیهم السلام شب قدر مردد بین نوزدهم و بیست و یکم و بیست و سوم ماه رمضان است و در برخى دیگر از آنها مردد بین شب بیست و یکم و بیست و سوم و در روایات دیگرى متعین در شب بیست و سوم است. (1) وعدم تعین یک شب به جهت تعظیم امر شب قدر بوده تا بندگان خدا با گناهان خود به آن اهانت نکنند.

 

پس از دیدگاه روایات ائمه اهل بیت علیهم السلام شب قدر از شب‏هاى ماه رمضان و یکى از سه شب نوزدهم و بیست و یکم و بیست و سوم است. اما روایات منقول از طرق اهل سنت‏ به طورعجیبى با هم اختلاف داشته و قابل جمع نیستند ولى معروف بین اهل سنت این است که شب بیست و هفتم ماه رمضان شب قدر است (2) و در آن شب قرآن نازل شده است.

 

تکرار شب قدر در هر سال

شب قدر منحصر در شب نزول قرآن و سالى که قرآن درآن نازل شد نیست ‏بلکه با تکرار سالها، شب قدر نیز تکرار می‏شود. یعنى درهر ماه رمضان شب قدرى است که درآن شب امور سال آینده تقدیر می ‏شود. دلیل براین امر این است که:

 

اولا: نزول قرآن به طور یکپارچه در یکى از شب‏هاى قدر چهارده قرن گذشته ممکن است ولى تعیین حوادث تمامى قرون گذشته و آینده درآن شب بى‏ معنى است.

 

ثانیا: کلمه «یفرق‏» در آیه شریفه «فیها یفرق کل امر حکیم‏.» (دخان / 6 ) در سوره دخان به خاطر مضارع بودنش، استمرار را می‏رساند و نیز کلمه «تنزل‏» درآیه کریمه «تنزل الملئکه والروح فیها باذن ربهم من کل امر» (قدر / 4 ) به دلیل مضارع بودنش دلالت ‏بر استمرار دارد.

 

ثالثا: از ظاهر جمله « شهر رمضان الذى انزل فیه القرآن‏.»( بقره / 185 ) چنین برمی ‏آید که مادامى که ماه رمضان تکرار می ‏شود شب قدر نیز تکرار می ‏شود. پس شب قدر منحصر در یک شب نیست ‏بلکه درهر سال در ماه رمضان تکرار می ‏شود.

 

در این خصوص در تفسیر برهان از شیخ طوسى از ابوذر روایت‏ شده که گفت: به رسول خدا (ص) عرض کردم یا رسول الله آیا شب قدر شبى است که درعهد انبیاء بوده و امر به آنان نازل می ‏شده و چون از دنیا می ‏رفتند نزول امر درآن شب تعطیل می ‏شده است؟ فرمود: « نه بلکه شب قدر تا قیامت هست.‏» (3)

 

عظمت‏ شب قدر

در سوره قدر می ‏خوانیم: «انا انزلناه فى لیله القدر وما ادریک ما لیله القدر لیله القدر خیر من الف شهر.» خداوند متعال براى بیان عظمت ‏شب قدر با این که ممکن بود بفرماید: «وما ادریک ما هى هى خیر من الف شهر» یعنى با این که می ‏توانست در آیه دوم و سوم به جاى کلمه «لیله القدر» ضمیر بیاورد، خود کلمه را آورد تا بر عظمت این شب دلالت کند. و با آیه « لیله القدر خیر من الف شهر» عظمت این شب را بیان کرد به این که این شب از هزار ماه بهتر است. منظور از بهتر بودن این شب از هزار ماه، بهتر بودن از حیث فضیلت عبادت است. چه این که مناسب با غرض قرآن نیز چنین است. چون همه عنایت قرآن دراین است که مردم را به خدا نزدیک و به وسیله عبادت زنده کند. و احیاء یا عبادت آن شب از عبادت هزار ماه بهتر است.

 

شب قدر

 

 

از امام صادق علیه السلام سؤال شد: چگونه شب قدر از هزار ماه بهتر است؟ ( با این که در آن هزار ماه درهر دوازده ماهش یک شب قدر است).

حضرت فرمود: « عبادت در شب قدر بهتر است از عبادت درهزار ماهى که در آن شب قدر نباشد.» (4)

 

وقایع شب قدر

 

الف- نزول قرآن در شب قدر

ظاهر آیه شریفه « انا انزلناه فى لیله القدر» این است که همه قرآن در شب قدر نازل شده است و چون تعبیر به انزال کرده که ظهور در یکپارچگى و دفعى بودن دارد نه تنزیل، که ظاهر در نزول تدریجى است.

 

قرآن کریم به دو گونه نازل شده است:

1- نزول یکباره در یک شب معین.

2- نزول تدریجى در طول بیست و سه سال نبوت پیامبر اکرم (ص).

 

آیاتى چون «قرانا فرقناه لتقراه على الناس على مکث ونزلناه تنزیلا.»( اسراء / 106 ) نزول تدریجى قرآن را بیان می‏ کند.

در نزول دفعى (و یکپارچه)، قرآن کریم که مرکب از سوره ‏ها و آیات است ‏یک دفعه نازل نشده است ‏بلکه به صورت اجمال همه قرآن نازل شده است چون آیاتى که درباره وقایع شخصى و حوادث جزیى نازل شده ارتباط کامل با زمان و مکان و اشخاص و احوال خاصه‏اى دارد که درباره آن اشخاص و آن احوال و درآن زمان و مکان نازل شده و معلوم است که چنین آیاتى درست در نمی ‏آید مگر این که زمان و مکانش و واقعه‏اى که درباره ‏اش نازل شده رخ دهد به طورى که اگر از آن زمان‏ها و مکان‏ها و وقایع خاصه صرف نظر شود و فرض شود که قرآن یک باره نازل شده، قهرا موارد آن آیات حذف می ‏شود و دیگر بر آنها تطبیق نمی ‏کنند، پس قرآن به همین هیئت که هست دوبار نازل نشده بلکه بین دو نزول قرآن فرق است و فرق آن در اجمال و تفصیل است.

 

همان اجمال و تفصیلى که درآیه شریفه «کتاب احکمت ایاته ثم فصلت من لدن حکیم خبیر.»( هود / 1) به آن اشاره شده است. و در شب قدر قرآن کریم به صورت اجمال و یکپارچه بر پیامبر اکرم (ص) نازل شد و در طول بیست و سه سال به تفصیل و به تدریج و آیه به آیه نازل گردید.

 

ب- تقدیر امور در شب قدر

خداوند متعال در شب قدر حوادث یک سال آینده را از قبیل مرگ و زندگى، وسعت ‏یا تنگى روزى، سعادت و شقاوت، خیر و شر، طاعت و معصیت و... تقدیر می ‏کند.

 

در آیه شریفه «انا انزلناه فى لیله القدر»( قدر / 1 ) کلمه «قدر» دلالت‏ بر تقدیر و اندازه ‏گیرى دارد و آیه شریفه «فیها یفرق کل امر حکیم.‏» (دخان / 6 ) که در وصف شب قدر نازل شده است‏ بر تقدیر دلالت می ‏کند. چون کلمه «فرق‏» به معناى جدا سازى و مشخص کردن دو چیز از یکدیگر است. و فرق هر امر حکیم جز این معنا ندارد که آن امر و آن واقعه‏اى که باید رخ دهد را با تقدیر و اندازه‏ گیرى مشخص سازند. امور به حسب قضاى الهى داراى دو مرحله ‏اند، یکى اجمال و ابهام و دیگرى تفصیل. و شب قدر به طورى که از آیه «فیها یفرق کل امر حکیم.‏» برمی ‏آید شبى است که امور از مرحله اجمال و ابهام به مرحله فرق و تفصیل بیرون می ‏آیند.

 

ج- نزول ملائکه و روح در شب قدر

بر اساس آیه شریفه « تنزل الملئکه والروح فیها باذن ربهم من کل امر.»( قدر / 4) ملائکه و روح در این شب به اذن پروردگارشان نازل می ‏شوند. مراد از روح، آن روحى است که از عالم امر است و خداى متعال درباره ‏اش فرموده است « قل الروح من امر ربى‏.»( اسراء / 85 ) دراین که مراد از امر چیست؟ بحث‏هاى مفصلى در تفسیر شریف المیزان آمده است که به جهت اختصار مبحث ‏به دو روایت در مورد نزول ملائکه و این که روح چیست ‏بسنده می ‏شود.

 

1- پیامبر اکرم (ص) فرمود: وقتى شب قدر می ‏شود ملائکه‏اى که ساکن در «سدره المنتهى‏» هستند و جبرئیل یکى از ایشان است نازل می‏شوند در حالى که جبرئیل به اتفاق سایرین پرچم‏هایى را به همراه دارند.

یک پرچم بالاى قبر من، و یکى بر بالاى بیت المقدس و پرچمى در مسجد الحرام و پرچمى بر طورسینا نصب می‏کنند و هیچ مؤمن و مؤمنه ‏اى دراین نقاط نمی‏ماند مگر آن که جبرئیل به او سلام میکند، مگر کسى که دائم الخمر و یا معتاد به خوردن گوشت ‏خوک و یا زعفران مالیدن به بدن خود باشد. (5)

 

2- از امام صادق علیه السلام در مورد روح سؤال شد. حضرت فرمودند: روح از جبرئیل بزرگتر است و جبرئیل از سنخ ملائکه است و روح ازآن سنخ نیست. مگر نمى‏بینى خداى تعالى فرموده: «تنزل الملئکه والروح‏» پس معلوم مى‏شود روح غیر از ملائکه است. (6)

 

د- سلام و امنیت در شب قدر

قرآن کریم در بیان این ویژگى شب قدر می ‏فرماید: «سلام هى حتى مطلع الفجر.»( قدر / 5 ) کلمه سلام و سلامت ‏به معناى عارى بودن از آفات ظاهرى و باطنى است. و جمله «سلام هى‏» اشاره به این مطلب دارد که عنایت الهى تعلق گرفته است‏ به این که رحمتش شامل همه آن بندگان بشود که به سوى او روى می ‏آورند و نیز به این که در خصوص شب قدر باب عذابش بسته باشد.

 

به این معنا که عذابى جدید نفرستد. و لازمه این معنا این است که دراین شب کید شیطان‏ها هم مؤثر واقع نشود چنانکه در بعضى از روایات نیز به این معنا اشاره شده است.

البته بعضى از مفسرین گفته ‏اند: مراد از کلمه «سلام‏» این است که در شب قدر ملائکه از هر مؤمن مشغول به عبادت بگذرند، سلام می ‏دهند.

 

پی ‏نوشت‏ها:

1- مجمع البیان، ج 10، ص‏519 .

2- تفسیر الدرالمنثور، ج‏6 .

3- تفسیر البرهان، ج‏4، ص‏488، ح‏26 .

4- فروع کافى، ج‏4، ص‏157، ح‏4 .

5- مجمع البیان، ج‏10، ص‏520 .

6- تفسیر برهان، ج‏4، ص‏481، ح‏1

منبع:khabaronline.ir



ما ادراک ما لیله القدر!؟...
ما را در سایت ما ادراک ما لیله القدر!؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رسول غلامپور ghadrs بازدید : 161 تاريخ : شنبه 12 مرداد 1392 ساعت: 7:23

چه استغفاری مانع نوشتن گناه می‌شود؟

 


امام صادق(علیه السلام) نیز در پاسخ به این سوال که چه استغفاری مانع نوشتن گناه می‌شود؟ فرمودند: " هرگاه بنده گناهی مرتکب شود، از بامداد تا شب به او مهلت داده می‏‌شود. اگر آمرزش خواست، آن گناه برایش نوشته نمی‏‌شود(الکافی: 2 / 437 / 1 منتخب میزان الحکمة:428 )"

 


استغفار و عذرخواهی

تاکنون درباره نقش استغفار، بسیار گفته و نوشته اند، با این همه به نظر می رسد که این عامل سرنوشت ساز که حضرت آدم(علیه السلام) را در هنگام هبوط از بهشت، رهایی بخشید و فرصت های مکرری به او داد تا در مسیر کمالی و هدایتی عبودیت گام بردارد و به مقام راستین خویش دست یابد و هم چنین بسیاری از انسان ها را دستگیر شده و حتی پیامبرانی را از خطر هلاکت نگه داشت، آن چنان مهم و ارزشمند است که هر از گاهی می بایست و بلکه می توان چیزهای جدید و آثار و برکات تازه ای از آن کشف کرد و به دست آورد.

از این رو بازخوانی آداب و آثار آن تنها برای کشف بعدی دیگر از ابعاد و جهتی دیگر از جهات بی نهایت این ابزار کارآمد الهی در دست بشر است که به سادگی می تواند به وسیله آن خود را از بسیاری از گرفتاری ها رهایی بخشد و یا بسیاری از گرفتاری ها و مصیبت ها را از خویش دفع کند؛ زیرا استغفار دارای دو کارکرد مهم دفعی و رفعی است.

 

از چه چیزی استغفار کنیم؟

بسیاری از مردم به ویژه جوانان می پرسند که از چه چیزی استغفار کنیم؟ ما که گناهی نکرده و جرم و جنایتی مرتکب نشده‌ایم.

این پرسش زمانی پررنگ تر مطرح می شود که آنان که با آموزه های قرآنی و یا روایی مواجه می شوند که در آن پیامبران و امامان(علیه السلام) و اولیای خداوندی مامور به استغفار شده و یا در دعاهای خویش به ذیل توبه و استغفار چنگ زده اند. در این صورت می پرسند که پیامبر(صلی الله علیه وآله) و یا امامان(علیه السلام) چرا باید استغفار کنند و از چه چیزی می بایست استغفار کنند؟

اصولا استغفار چیست و چه جایگاهی در هستی شناسی و امور تکوین دارد که برای دفع امور تکوینی و بلاهای طبیعی به ذیل آن تمسک جسته می شود و یا برای رفع مصیبت و بلایی آن را ابزار و وسیله رهایی قرار می دهند؟

آن گونه که محقق اندیشمند و زبان شناس و قرآن پژوه فرهیخته راغب اصفهانی در کتاب مفردات الفاظ القرآن الکریم خویش گفته است: «استغفار به معنای طلب آمرزش، از ریشه غفران گرفته شده است که در اصل به معنای پوشیدن چیزی است که آدمی را از آلودگی نگه دارد. بنابراین استغفار به معنای طلب پوشیدن چیزی است که آدمی را از آلودگی های درونی و بیرون محافظت کند و از آن دور نگه دارد. به سخن دیگر، استغفار، درخواست مصونیت از عذاب با گفتار و رفتار خویش است. (مفردات راغب اصفهانی ذیل واژه غفر)

کسی که استغفار می کند می کوشد تا خود را از آلودگی حفظ کند و تن پوشی را به تن نماید تا بوی گناهان بیرونی دیگران به وی نرسد و یا نمی گذارد بوی گناهان او به بیرون درز کند و او را رسوا سازد و یا کاری می کند که آثار و پیامدهای آن از درون و بیرون وی برطرف شود.

استغفار گاه از گناه و خطای خود است(ابراهیم آیه 41 ونوح آیه 28) و گاه برای گناه دیگران از مردم و زنان مومن (محمد آیه 9 و ممتحنه آیه 12 و نوح آیه 28) یا فرزند (یوسف آیات 97 و 98) و برادران (اعراف آیه 151 و حشر آیه 10) ووالدین (ابراهیم آیه 41 و نوح آیه 28) ومانند آن می باشد

بوی بد گناهان

در روایات است که هر گناهی بویی دارد که بسیار زننده است و دیگران را می آزارد. انسان هایی که اهل دل هستند حتی از کسی که در حالت جنابت و یا حیض است در رنج و عذاب قرار می گیرند؛ زیرا با آن که جنابت و حیض امری طبیعی است ولی بویی خاص و زننده برای اهل دل دارد و آنان را به رنج می افکند.

اصولا هر چیزی در دنیا دارای بوی خوش و بوی زننده است. رفتارها و گفتارهای آدمی نیز این گونه است. لذا از مۆمن و انسان های طیب و پاک بوی خوشی برمی خیزد که همگان را به سوی خود جلب و جذب می کند.

در داستان اویس قرنی آمده است که وقتی آن حضرت(صلی الله علیه وآله) از مسافرت به مدینه بازگشت بیان کرد که بوی خوشی به مشام می رسد و این بوی از قرن است. معلوم شد که اویس قرنی به مدینه آمده بود تا به دیدار محبوب خویش حضرت ختمی مرتبت(صلی الله علیه وآله) برسد ولی به سبب وعده ای که به مادر خویش داده بود آن حضرت را ندیده از مدینه بازگشت؛ زیرا پیامبر(صلی الله علیه وآله) به بیرون مدینه مسافرت کرده بود و در آن جا حضور نداشت. این بوی خوش مۆمن است که اهل دل آن را می بویند و می شنوند.

 

بوی خوش کار نیک

استعفار موجب می شود تا آدمی دور خویش حصار و دژی استوار بر پا کند و از آثار زشت گناه دیگران در امان ماند؛ همچنین باعث می شود تا از آثار و تبعات گناه خویش در امان باشد و حداقل در میان خلق رسوا نشود. توبه یعنی بازگشت به سوی خدا و درمسیر کمالی قرارگرفتن پس از آن که با گناه خویش کجروی کرده است و استغفار یعنی این که خود را از آثار و تبعات آن در امان داشتن و از رسوایی رهایی یافتن. بنابر این هرکسی می بایست برای رهایی از آثارو تبعات بیرونی، با استغفار دژ و قلعه ای برای خود بسازد.

استغفار امری عمومی است و اختصاص به گناهکاران ندارد وحتی مومنان بلکه پیامبران برای در امان ماندن از آثار درونی و بیرونی اعمال دیگران به ذیل استغفار تمسک می جویند.

استغفار
از این رفتارها استغفار کنیم

گاه انسان می بایست از ظلم و ستم به نفس خویش استغفار کند؛ زیرا حق نفس را چنان که باید و شاید ادا نکرده و اسمایی را که خداوند در ذات وی به ودیعت نهاده به فعلیت نرسانده است (آل عمران آیه 135 و نساء آیات 64، و 110 و نیز اعراف آیه 23 و انبیاء آیات 87 و 88 و قصص آیه 16) و گاه دیگر نیاز است که از گناه و خطای خویش توبه و استغفارکند (بقره آیه 58 و اعراف آیه 161 و غافر آیه 55 و آل عمران آیه 190و 193 و یوسف آیه 29 و 97و آیات دیگر قرآن) و دمی دیگر می بایست از قضاوت عجولانه و داوری بی دلیل و ضد ارزشی (ص آیات 24 و 25) یا قتل (قصص آیات 15و 16) و کفر نفاق وشرک(مائده آیات 73 و 74) استغفار نماید.

چنان که استغفار گاه از گناه و خطای خود است(ابراهیم آیه 41 ونوح آیه 28) و گاه برای گناه دیگران از مردم و زنان مومن (محمد آیه 9 و ممتحنه آیه 12 و نوح آیه 28) یا فرزند (یوسف آیات 97 و 98) و برادران (اعراف آیه 151 و حشر آیه 10) ووالدین (ابراهیم آیه 41 و نوح آیه 28) ومانند آن می باشد.

 

آثار استغفار

در روایت است که پیامبر(صلی الله علیه وآله) به مردم هشدار می دهد که برای در امان ماندن از رسواشدن در پیشگاه مۆمنان، خود را با استغفار از خطا و گناهان در امان نگه دارید؛ زیرا چنان که گفته شد هر خطا و گناهی بویی دارد و حالتی در انسان ایجاد می کند و نوری را از انسان می زداید که اهل دل آن را می بینند و می بویند. آن حضرت فرمود: تعطروا بالاستغفار لاتفضحنکم روائح الذنوب؛ با استغفار خود را معطر کنید تا بوی گناهشان شما را رسوا نسازد.

نزول باران و رونق کشاورزی (نوح آیه 10 و 12) ازطریق جلب محبت الهی با استغفار (هود آیه 90) صورت می گیرد و انسان در رحمت الهی قرار گرفته و از آثار رحمت خاص بهره مند می شود. (بقره آیه199 و نساء آیات 106 و 110 و آیات دیگر) البته آثار دیگری نیز برای استغفار در آیات قرآنی گفته شده که بیان آن مجال دیگری می طلبد.

استغفار، درخواست مصونیت از عذاب با گفتار و رفتار خویش است

چه استغفاری مانع نوشتن گناه می‌شود؟

امام صادق(علیه السلام) نیز در پاسخ به این سوال که چه استغفاری مانع نوشتن گناه می‌شود؟ فرمودند: " هرگاه بنده گناهی مرتکب شود، از بامداد تا شب به او مهلت داده می‏‌شود. اگر آمرزش خواست، آن گناه برایش نوشته نمی‏‌شود(الکافی: 2 / 437 / 1 منتخب میزان الحکمة:428 ).

امیرالمومنین (علیه السلام) نیز درباره این که هرکس نعمت استغفار بیابد از چه نعمتی محروم نمی‌شود؟ می‌فرمایند: "به هر کس (نعمت) آمرزش خواهی داده شود، از آمرزیده شدن محروم نشود(نهج البلاغة: الحکمة 135 منتخب میزان الحکمة: 428 ).

رسول مکرم اسلام همچنین ارزش پیامد استغفار زیاد را چنین توصیف می‌فرمایند: "هر کس زیاد آمرزش بخواهد، خداوند از هر غمی برای او گشایشی قرار دهد و از هر تنگنایی برون شوی(نور الثقلین: 5 / 357 / 45 منتخب میزان الحکمة: 428)

ما ادراک ما لیله القدر!؟...
ما را در سایت ما ادراک ما لیله القدر!؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رسول غلامپور ghadrs بازدید : 215 تاريخ : شنبه 12 مرداد 1392 ساعت: 7:19

لطفا در شب قدر به زور عبادت نکنید!!

ساعت عبادت و دعا

شب قدر که فرا می‌رسد بسیاری از مردم، حتی کسانی که در طول سال جز واجبات عملی دیگر انجام نداده‌اند، خود را مقید می‌سازند در مجالس مذهبی شرکت کرده و تا آخرین لحظات، حضور یابند. آنان این شب را شب برآورده شدن حاجات می‌دانند. شبی که قرار است تقدیر یک سال رقم بخورد. پس بر خود تکلیف می‌کنند تمام اعمال و مستحبات وارد شده برای این شب را به هر سختی که شده است انجام دهند. اما باید توجه داشت نگاه کمی داشتن به اعمال عبادی بسیار اشتباه است. هر کس باید قدر و اندازه خویش را شناخته و به همان میزان و با کیفیتی مطلوب به عبادت بپردازد.

چرا که برای عبادت شرایطی است و مهم‌ترین این شرایط داشتن نشاط روح و آمادگی برای خواندن پروردگار است. امری که گاه مغفول مانده و مورد عنایت شب‌زنده‌داران قرار نمی‌گیرد. به همین سبب در این مجال به بررسی جایگاه نشاط روح در عبادت می‌پردازیم.

 

نگاه دین به داشتن نشاط روح در عبادات

خداوند انسان را آفرید تا او را عبادت کند، فرمان‌بردارش باشد و برای رسیدن به او تلاش کند.

اموری را بر او واجب نمود و تخطی از آن‌ها را ممنوع کرد و برخی کارها را به عنوان میان‌برهایی در رسیدن هر چه زودتر به هدف به عنوان مستحب قرار داد.

 انجام واجبات در هر شرایطی بر آدمی لازم است و عدم توجه بدان‌ها عقوبت الهی را در بر دارد اما در مورد مستحبات قضیه کاملا متفاوت خواهد بود. در انجام اعمال متسحب آنچه بیش از مقدار اهمیت دارد کیفیت انجام عمل می‌باشد. عملی که خالصانه، با حضور قلب کامل و توأم با شادی و نشاط روح انجام گیرد هزاران بار نزد خداوند ارزشمندتر از اعمالی است که از روی خستگی و بدون رغبت انجام می‌شوند. در نهج البلاغه چنین آمده است:

الإمامُ علیٌّ (علیه ‏السلام) ـ مِن كِتابِهِ إلَى الحارِثِ الهَمْدانیّ ـ : «خادِعْ نَفسَكَ فی العِبادَةِ و ارفُقْ بِها و لا تَقهَرْها، و خُذْ عَفوَها و نَشاطَها، إلاّ ما كانَ مَكتوبا عَلَیكَ مِنَ الفَریضَةِ؛ فإنَّهُ لا بُدَّ مِن قَضائها وَ تَعاهُدِها عِندَ مَحَلِّها».[1]

بهتر است کسانی که قصد شب‌زنده‌داری در لیالی قدر را دارند در روز قبل به خوبی استراحت نمایند. غذایی سبک میل کنند تا کسالت و خواب‌آلودگی را برایشان به همراه نداشته باشد و مهم‌تر از همه آنکه از خداوند بخواهند آنان را در برگزاری هر چه بهتر این شب یاری نماید

امام على (علیه ‏السلام) ـ در نامه خود به حارث هَمْدانى ـ نوشت: «نفْس خود را براى عبادت كردن بفریب و با آن مدارا كن و به زور، به عبادت وادارش مساز و از اوقات فراغت و سرخوشى آن [براى عبادات مستحبّى]بهره برگیر، مگر فرایضى كه بر تو واجب گشته است، كه در این موارد باید آن‌ها را به موقع انجام دهى و بر آن‌ها مواظبت نمایى».

روح انسان از لطافت بالایی برخوردار است و اگر فشاری بر آن وارد شود عکس العمل نشان داده و ممکن است از آن عمل به کلی دوری نماید. از این روست که رسول الله (صلی الله علیه و آله) خطاب به اصحاب خویش می‌فرمایند: «خُذوا مِنَ العِبادَةِ ما تُطیقونَ؛ فإنَّ اللّه‏َ لا یَسأمُ حتّى تَسأموا»؛ «از عبادت به اندازه‏اى كه توان دارید، برگیرید؛ زیرا خداوند خسته نمى‏شود تا اینكه شما خسته شوید».[2]

در نتیجه زمانی که انسان پس از خواندن نماز، تلاوت قرآن، شب‌زنده‌داری و مناجات احساس خواب‌آلودگی و کسالت نمود و گمان کرد دیگر نفسش رغبتی به ادامه عبادات ندارد، نباید با زور و فشار آن را وادار به انجام باقی‌مانده اعمال نماید چرا که نه تنها برایش سودی نخواهد داشت بلکه ممکن است سبب فرار دائمی نفس از عبادات گردد. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نیز فرموده‌اند: «آفَةُ العِبادَةِ الفَترَةُ»؛ «آفت عبادت، سستى است».[3]

چه خوب است که انسان از پیش خود را برای برگزاری هر چه بهتر شب قدر آماده سازد و روح خود را برای انجام عبادت تمرین دهد. خواندن قرآن و ادعیه در ماه رجب و شعبان و یا حتی از ابتدای ماه مبارک رمضان می‌تواند به پاسداشت هر چه بهتر این شب‌های عظیم کمک شایانی نماید و شور و نشاط را در فرد افزایش دهد. زیرا شور و نشاط قدرت اراده و تصمیم‌گیری را افزایش داده و استقامت و پایداری را با خود به ارمغان می‌آورد و به آدمی کمک می‌کند تا بتواند کارهای بزرگ انجام داده و مشقت و سختی‌ها را تحمل نماید.

عبادت

در کنار این امور درخواست توفیق از درگاه باری تعالی نیز از اهمیت بسیار بالایی برخوردار خواهد بود و اولیای الهی همواره از او می‌خواستند تا بانشاحترین عبادات را نصیبشان سازد. هم‌چنانکه از سید الساجدین امام زین العابدین (علیه السلام) منقول است:

الإمامُ زینَ العابدینُ علیه ‏السلام ـ فی الدُّعاءِ ـ :«أسألُكَ مِنَ الشَّهادَةِ أقسَطَها، و مِنَ العِبادَةِ أنشَطَها».[4]

امام زین العابدین علیه ‏السلام ـ در دعا ـ گفت: «خدایا! از شهادت دادن، عادلانه‏ترین آن را و از عبادت با نشاط‏ترینش را از تو مسألت دارم».

با افزایش شور و نشاط توان انجام عبادات سنگین نیز در انسان افزایش می‌یابد و فرد می‌تواند عبادات بسیار را با بهترین کیفیت انجام دهد. اما باید توجه داشت که رسیدن به این مرحله جز از راه تمرین و تقویت نفس ممکن نیست و یک شبه نمی‌توان راه صد ساله عارفان الهی را طی نمود.

روح انسان از لطافت بالایی برخوردار است و اگر فشاری بر آن وارد شود عکس العمل نشان داده و ممکن است از آن عمل به کلی دوری نماید. از این روست که رسول الله (صلی الله علیه و آله) خطاب به اصحاب خویش می‌فرمایند: «خُذوا مِنَ العِبادَةِ ما تُطیقونَ؛ فإنَّ اللّه‏َ لا یَسأمُ حتّى تَسأموا»؛ «از عبادت به اندازه‏اى كه توان دارید، برگیرید؛ زیرا خداوند خسته نمى‏شود تا اینكه شما خسته شوید»

از این رو بهتر است کسانی که قصد شب‌زنده‌داری در لیالی قدر را دارند در روز قبل به خوبی استراحت نمایند. غذایی سبک میل کنند تا کسالت و خواب‌آلودگی را برایشان به همراه نداشته باشد و مهم‌تر از همه آنکه از خداوند بخواهند آنان را در برگزاری هر چه بهتر این شب یاری نماید.

این نکته را نیز نباید فراموش نمود که کیفیت را فدای کمیت ننمایند. اگر توان خواندن تمام ادعیه و به جا آوردن تمام نمازها را ندارند آن مقدار که می‌توانند و حال و هوای خوشی در آن دارند به جا آورند. خواندن کامل دعای جوشن کبیر برای همگان آسان نیست. پس می‌توانند آن را در سه بخش نموده و هر بخش را در یک شب بخوانند تا هم نشاط روحی خویش را حفظ کرده باشند و هم بتوانند با توجه به معانی و مقاصد دعا آن را به جا آورند.(هر چند برای هر بار خواندن این دعا به طور کامل پاداش خاصی ذکر شده است، اما یادمان باشد ما در عبادت امید تقرب داریم نه صرفا ثواب، ممکن از از یک بند دعا همراه با توجه و طمأنینه حض کافی برده شود و ده بار خواندن از رو بی حوصله و با کلافگی هیچ خیری عاید ما نکند)

امید است خداوند در این شب‌های عزیز توفیق عابد بودن را به همه ما عنایت فرماید.و من الله التوفیق

ما ادراک ما لیله القدر!؟...
ما را در سایت ما ادراک ما لیله القدر!؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رسول غلامپور ghadrs بازدید : 231 تاريخ : شنبه 12 مرداد 1392 ساعت: 7:17

مواظب باشیم شب قدر خواب نمانیم!!

 

 


از آنجا که در شب قدر سرنوشت انسانها براى یک سال، بر طبق لیاقتها و شایستگی هاى آنها، تعیین مى‏شود؛ لذا باید آن شب را بیدار بود، توبه کرد خودسازى نمود و به درگاه خدا رفت و لیاقتى بیشتر و بهتر براى جلب رحمت او پیدا کرد


خواب شب

به استناد روایات وارده ماه رمضان افضل ماه‌ها نزد خداوند متعال است؛ که اوّل آن رحمت، وسط آن مغفرت و آخر آن اجابت دعا و رهایی از آتش می‌باشد و به استناد آیات نورانی قرآن کریم شب قدر شب نزول قرآن است که این شب در ماه مبارک رمضان قرار دارد و عظمت این شب به قدرى است که خداوند آن را بهتر از هزار ماه دانسته است.

به اعتقاد مفسران[1] شب قدر به این جهت" قدر" نامیده شده که جمیع مقدرات بندگان در تمام سال در آن شب تعیین مى‏شود.[2]

در روایتی از امام باقر علیه السلام آمده است که ایشان فرمودند:« شب قدر که همه‏ ساله در ماه رمضان در دهه آخرش تجدید مى‏شود شبى است که قرآن جز در آن شب نازل نشده، و آن شبى است که خداى تعالى در باره‏اش فرموده:«فِیها یُفْرَقُ کلُّ أَمْرٍ حَکیمٍ»[3].

آن گاه فرمود: «در آن شب هر حادثه‏اى که باید در طول آن سال واقع گردد چه خیر و چه شر، چه طاعت و چه معصیت، و چه فرزندى که قرار است متولد شود، و یا اجلى که بنا است فرا رسد، و یا رزقى که قرار است (تنگ و یا وسیع) برسد، تقدیر مى‏شود؛ پس آنچه در این شب مقدر شود، و قضایش رانده شود قضایى است حتمى، ولى در عین حال مشیت خداى تعالى در آنها محفوظ است».[4]

به اعتقاد شیعه شب قدر یکی از سه شب نوزدهم بیست و یکم و یا بیست و سوم از ماه مبارک رمضان می باشد که در این خصوص در متون روایی شیعه روایتی ازامام صادق علیه السلام آمده که ایشان فرمودند:«تقدیر مقدرات در شب نوزدهم، و تحکیم آن در شب بیست و یکم، و امضاء در شب بیست و سوم است».[5] 

 برای این شب در کتب ادعیه اعمال خاصی[6] ذکر شده که لازمه آن تهجد و شب زنده‌داری در این شب است. لکن برخی بدون توجه به آثار و اهمیت این شب در تعیین سرنوشت آنان شب قدر را همچون سایر شب‌ها انگاشته و اجازه می‌دهند خواب غفلت آنان را برباید.

امام باقر علیه السلام فرمودند: «کسی که شب قدر را احیا بدارد گناهان وی حتی اگر به تعداد ستارگان آسمان سنگینی کوه‌ها و اندازه دریاها باشد آمرزیده می‌‌شود.»

 خواب نیاز طبیعی هر انسانی است که جسم وی پس از ساعت‌ها تلاش برای کسب روزی و کارهای روزانه آن را می‌طلبد با این وجود از آنجا که در شب قدر سرنوشت انسانها براى یک سال، بر طبق لیاقتها و شایستگی هاى آنها، تعیین مى‏شود؛ لذا باید آن شب را بیدار بود، توبه کرد خودسازى نمود و به درگاه خدا رفت و لیاقتى بیشتر و بهتر براى جلب رحمت او پیدا کرد.[7] 

زیرا هیچ عقل سلیمی نمی پذیرد که در لحظاتى که سرنوشت انسان تعیین مى‏شود و فرد می تواند در سرنوشت و مقدرات خود اثر مستقیمی داشته باشد او در خواب و از همه چیز غافل و بی‌خبر باشد. از طرفی کسانی که به دنبال آمرزش و توبه به درگاه الهی هستند شب قدر بهترین فرصت برای آنان است؛ زیرا درهای رحمت و مغفرت الهی در این ماه و به ویژه در این شب بیش از پیش به روی بندگان گناهکار باز است و وعده استجابت دعا و نیایش‌های آنان نیز به آن‌ها داده شده است. به نظر می‌رسد اینکه در روایات رهایی از آتش جهنم را به دهه آخر ماه رمضان نسبت داده اند به دعا و نیایش فرد در شب قدر بستگی دارد.

شب قدر

در این خصوص امام باقر علیه السلام فرمودند: «کسی که شب قدر را احیا بدارد گناهان وی حتی اگر به تعداد ستارگان آسمان سنگینی کوه‌ها و اندازه دریاها باشد آمرزیده می‌‌شود.» [8] و همچنین امام صادق علیه السلام فرمودند: «کسی که ماه رمضان آمرزیده نشود آمرزیده نمی‌شود مگر آنکه عرفه را درک کند و در آن حاضر باشد».[9]

برخی از انسانها به گونه‌ای در این دنیا زندگی می‌کنند که گویی به ماندن ابدی در آن اطمینان دارند و یا دست کم مرگ را فرسنگ‌ها از خود دورتر می‌پندارند در حالی که چنین نیست و تضمینی برای هیچ‌یک از افراد وجود ندارد که لحظه‌ای بعد در قید حیات باشند و یا اینکه شب قدر دیگری را بتوانند تجربه کنند؛ لذا بر هر انسانی واجب است تا از فرصت‌های موجود بیشترین بهره را کسب کند. و شب قدر همان فرصتی است که خداوند در اختیار انسان قرار داده تا از آن در جهت تقرب به درگاه الهی استفاده کند و کاهلی انسان در این شب به هر نحو که باشد سرنوشت غم‌انگیزی برای وی به دنبال خواهد داشت.

و به راستی:

گر گدا کاهل بُود  تقصیر صاحب خانه چیست؟  

 

پی نوشت ها

[1]. مكارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، چاپ اول، تهران, دار الكتب الإسلامیة، ‏1374ش, ج‏27، ص187

[2]. شاهد این معنى در آیات 3و4 سوره دخان است كه مى‏فرماید: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةٍ مُبارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِینَ فِیها یُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِیمٍ»

[3]. الدخان/4

[4]. الكلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق, الكافی, تصحیح: على اكبر غفارى و محمد آخوندى, چاپ چهارم, تهران, دار الكتب الإسلامیة ‏1407ه, ج 4 صص158 و 157, ح6

[5]. ر.ک: همان ج 4 ص159 ح9

[6].همچون: صد ركعت نماز, دو ركعت نماز با هفت قل هو اللَّه احد استغفار هفتاد مرتبه  قرآن به سر گرفتن هزار بار سوره انا انزلناه فى لیله القدر خواندن, دعاء شریف جوشن و زیارت حضرت ابى عبد اللَّه الحسین علیه السلام و اعمال دیگر 

[7].ر.ک: مکارم شیرازی تفسیر نمونه، ج‏27، صص 192و191

[8]. حر عاملى، وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، قم, مۆسسه آل البیت علیهم‏السلام قم، 1409 ه, ج10, ص 358, ح13599و ر.ک: همان ح13600 و ح13601

[9]. حرعاملی, وسائل‏الشیعه ج10 ص305 ح13480

 

ما ادراک ما لیله القدر!؟...
ما را در سایت ما ادراک ما لیله القدر!؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رسول غلامپور ghadrs بازدید : 278 تاريخ : شنبه 12 مرداد 1392 ساعت: 7:16

این دعاها را در شب قدر فراموش نکنیم!!

 


همه افراد به نحوی در تلاش هستند تا به آرزوها و خواسته ها و اهدافی که در سر دارند دست پیدا کنند ،برخی به اهداف خود دست پیدا می کنند و برخی دیگر در حسرت رسیدن به آنها عمرخود را سپری و در نهایت با کوله باری از شکست این دنیای خاکی را ترک می کنند.

 


شب قدر

اما سوال مهمی که دراینجا مطرح می شود این است که برای رسیدن به اهداف،چه عوامل و شرائطی را باید مهیا کنیم تا در سایه سار آنها بتوانیم سرعت خود را برای رسیدن به موفقیت بیشتر کنیم.

در آیات و روایات عوامل متعددی برای موفقیت در ابعاد مختلف زندگی بیان شده است که در میان این عوامل دعا از اهمیت به سزایی برخوردار بوده و می توان با مدیریت صحیح آن تحولات بزرگی را در زندگی فردی و اجتماعی خود به وجود بیاوریم.

 

توجه به ابعاد مختلف دعا

متاسفانه یکی از ابعاد مهم دعا که اغلب به دست فراموشی سپرده می شود،سوء مدیریتی است که در آن دیده می شود از این جهت که تنها به یک بعد از آن پرداخته می شود و ابعاد دیگر آن مغفول واقع می شود که این مساله را می توان به وضوح،مخصوصا در اماکن مقدسه مشاهده کرد که بسیاری از افراد برای دست پیدا کردن به حاجت های مادی خود به این مکان های مقدس سفر می کنند و مدیریت دعا در ابعاد معنوی زندگی در جامعه بسیار کم رنگ و یا گاهی رنگ و بوی خود را کاملا از دست داده است.

این در حالی است که در فرهنگ قرآن و روایات اسلامی توجه به تمام ابعاد دعا مورد تاکید قرار گرفته است،بدین معنا که در هنگام دعا تنها به بعد مادی آن اکتفا نکنیم و پیرامون مسائل اخروی و مسائل معنوی نیز دست به دعا برداریم و این همان سبک زندگی قرآنی است که خداوند متعال از آن در زندگی مۆمنین یاد می کند :

«وِمِنْهُم مَّن یَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَفِی الآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ: و برخى از آنان مى‏گویند پروردگارا در این دنیا به ما نیكى و در آخرت [نیز] نیكى عطا كن و ما را از عذاب آتش [دور] نگه دار»[بقره:201]

هر كسى كه غنا و بى‏نیازى بدون مال را بخواهد و آسایش دل از حسد را بخواهد و هر كه بخواهد در دین سالم بماند باید پیش خداى متعال تضرع كند و از او بخواهد كه عقلش را كامل كند، اگر عقل انسان كامل شد این سه خواسته مهم انسان حاصل مى‏شود

و در مقابل از افرادی که تنها به یک بعد از دعا نگاه می کنند مذمت شده است،چرا که با این سوء مدیریت خود را از بخشی از نعمت های مهم و اساسی محروم می کنند:

«.... فَمِنَ النَّاسِ مَن یَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا وَمَا لَهُ فِی الآخِرَةِ مِنْ خَلاَقٍ: و از مردم كسى است كه مى‏گوید پروردگارا به ما در همین دنیا عطا كن و حال آنكه براى او در آخرت نصیبى نیست »[بقره:200]

با توجه به اهمیت شب های قدر و نقش این شب های بی نظیر در زندگی انسان و سرنوشتی که در این شب ها برای افراد رقم می خورد،انسان هایی می توانند از این شب ها نهایت استفاده را داشته باشند که یک مدیریت صحیح و جامع بر مسئله دعا داشته باشند و دعاهای خود را تنها به بعد مادی و اقتصادی زندگی اختصاص ندهند و در کنار این بخش از ادعیه برای اهداف متعالی تر  نیز دعا کنند که در این مقاله به بخشی از ادعیه سرنوشت ساز که می تواند تمام ابعاد زندگی ما را تحت تاثیر قرار دهد اشاره می کنیم:

 

دعا برای نسل صالح

از جمله مهمترین ادعیه بندگان ویژه خداوند درخواست یک نسل صالح و پاک بوده است تا مسیر حق و حقیقت را ادامه بدهند:

وَالَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا: و كسانى‏اند كه مى‏گویند پروردگارا به ما از همسران و فرزندانمان آن ده كه مایه روشنى چشمان [ما] باشد و ما را پیشواى پرهیزگاران گردان (74 فرقان)

از اهمیت این دعای شریف همین بس که امام سجاد علیه السلام یکی از مناجات های خود با خداوند در صحیفه سجادیه را به دعا برای فرزندانش اختصاص داده است و روش صحیح دعا و توجه به همه ابعاد مادی و معنوی فرزندان را در این دعای شریف به ما آموخته است:

شب قدر

«اللَّهُمَّ وَ مُنَّ عَلَیَّ بِبَقَاءِ وُلْدِی وَ بِإِصْلَاحِهِمْ لِی و بِإِمْتَاعِی بِهِمْ. إِلَهِی امْدُدْ لِی فِی أَعْمَارِهِمْ، وَ زِدْ لِی فِی آجَالِهِمْ، وَ رَبِّ لِی صَغِیرَهُمْ، وَ قَوِّ لِی ضَعِیفَهُمْ، وَ أَصِحَّ لِی أَبْدَانَهُمْ وَ أَدْیَانَهُمْ وَ أَخْلَاقَهُمْ، وَ عَافِهِمْ فِی أَنْفُسِهِمْ وَ فِی جَوَارِحِهِمْ وَ فِی كُلِّ مَا عُنِیتُ بِهِ مِنْ أَمْرِهِمْ، وَ أَدْرِرْ لِی وَ عَلَى یَدِی أَرْزَاقَهُمْ. وَ اجْعَلْهُمْ أَبْرَاراً أَتْقِیَاءَ بُصَرَاءَ سَامِعِینَ مُطِیعِینَ لَكَ، وَ لِأَوْلِیَائِكَ مُحِبِّینَ مُنَاصِحِینَ، وَ لِجَمِیعِ أَعْدَائِكَ مُعَانِدِینَ وَ مُبْغِضِینَ، آمِینَ

اى خداوند،بر من احسان كن و فرزندانم را برایم باقى گذار و شایستگیشان بخش و مرا از ایشان بهره‏مند گردان.اى خداوند،براى من،عمرشان دراز نماى و بر زندگانیشان‏بیفزاى.خردسالشان را پرورش ده.ناتوانشان توانا گردان.تنشان و دینشان و اخلاقشان به سلامت دار.در جانشان و جسمشان و در هر كار ازكارهایشان كه روى در من دارد،عافیت بخش و وظیفه روزى ایشان،براى من و بر دست من پیوسته گردان.

 اى خداوند،فرزندان مرا همه نیكان و پرهیزگاران و بینایان قرار ده.و چنان كن كه فرمانهاى تو را بنیوشند و اطاعت كنند،یاران تو را محبان‏و نیكخواهان و با دشمنان تو دشمنان و كینه‏توزان باشند.آمین.»

 

دعا برای سرانجام نیک

از جمله دعاهایی که بسیار مشهور است و بر سر زبان هاست،دعا برای عاقبت به خیری است،اما معمولا این دعا بیشتر ناظر به جنبه اقتصادی بوده و برخی عاقبت به خیری را در داشتن یک خانه گران قیمت و یک اتومبیل شیک و ... می دانند،اما در کنار همه این مصادیق عاقبت به خیری و سر انجام نیک جنبه مهمتری نیز داشته و آن سر انجام نیک در دین داری و بندگی خداوند متعال است،چرا که بسیاری از افراد با داشتن سال ها عبادت،سر انجام نیکی در بندگی خداوند کسب نکرده و عاقبت با بندگی شیطان دار فانی را وداع گفتند.

اهمیت این دعا از آنجا روشن می شود که خداوند متعال در آیات متعددی از قرآن مجید افراد را به مطالعه و دقت در سر انجام گروه های مختلف دعوت کرده است تا با بررسی احوال آنها به عوامل دخیل در سر انجام نیک و یا شر آنها آگاهی پیدا کنند.

و به جهت اهمیت این دعا امام سجاد علیه السلام پیرامون عافیت و سلامتی کامل در ابعاد مادی و معنوی در دعای بیست و سوم  از صحیفه سجادیه می فرماید:

«بار خدایا،درود بفرست بر محمد و خاندان او و جامه عافیت خویش‏بر تن من بپوش و مرا در عافیت خود فروپوشان و در حصار عافیت خودجاى ده و به عافیت خود گرامى دار و به عافیت خود بى‏نیاز فرماى و عافیت خود به من بخش و عافیت خود به من ارزانى دار و عافیت خود براى من بگستران و عافیت خود در خور من گردان و میان من و عافیت‏خود در دنیا و آخرت جدایى میفكن.»

اى خداوند،بر من احسان كن و فرزندانم را برایم باقى گذار و شایستگیشان بخش و مرا از ایشان بهره‏مند گردان.اى خداوند،براى من،عمرشان دراز نماى و بر زندگانیشان‏بیفزاى.خردسالشان را پرورش ده.ناتوانشان توانا گردان.تنشان و دینشان و اخلاقشان به سلامت دار.در جانشان و جسمشان و در هر كار ازكارهایشان كه روى در من دارد،عافیت بخش و وظیفه روزى ایشان،براى من و بر دست من پیوسته گردان.

دعا برای عقل کامل

 یا هشام! مَن أرادَ الغِنى بلا مالٍ و راحةَ القلبِ من الحسدِ والسلامةَ فی الدینِ فَلْیَتضرعْ الى اللهِ فی مسألتهِ بأن یَكملَ عقله، فمن عَقلَ قَنعَ بما یَكفیه و مَن قَنعَ بما یكفیه اِستغنى ومَن لمْ یَقنعْ بما یكفیه لم یدرك الغنى أبداً.

هر كسى كه غنا و بى‏نیازى بدون مال را بخواهد و آسایش دل از حسد را بخواهد و هر كه بخواهد در دین سالم بماند باید پیش خداى متعال تضرع كند و از او بخواهد كه عقلش را كامل كند، اگر عقل انسان كامل شد این سه خواسته مهم انسان حاصل مى‏شود. (تحف العقول:صفحه 388)

خلاصه کلام آنکه این ها بخشی از مهمترین دعاهایی بود که می تواند زندگی ما دستخوش تحول کند و شب های قدر فرصت مناسبی برای درخواست عقل کامل و فرزندانی صالح و سر انجام نیک از خداوند متعال است تا با اجابت این ادعیه یک سال سرشار از موفقیت را برای خود و جامعه رقم بزنیم.

ما ادراک ما لیله القدر!؟...
ما را در سایت ما ادراک ما لیله القدر!؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رسول غلامپور ghadrs بازدید : 203 تاريخ : شنبه 12 مرداد 1392 ساعت: 7:16

ورود ممنوع‌های شب قدر !! 

شب قدر، ورود ممنوع

 


شب قدر، شبی است بزرگ. شبی که صاحب‌دلان در طول سال انتظار رسیدنش را می‌کشند. شبی که به گفته قرآن ملائکه از آسمان به زمین می‌آیند و تقدیر یک سال دیگر، برای بندگان رقم می‌خورد. شبی که می‌توان آن را آغازی نو دانست.

 


از همین رو در روایات اسلامی تأکیدات فراوانی بر بزرگداشت این شب عظیم به وسیله شب‌زنده‌داری، مناجات، خواندن قرآن و ادعیه، برپا داشتن نمازهای مستحبی و قرآن بر سر نهادن شده است. لکن باید توجه داشت که انجام این سنت‌های نیکو لطمه‌ای بر واجبات نزند و خسرانی جبران‌ناپذیر را به دنبال نداشته باشد. برخی از واجباتی که گاه در این شب مورد غفلت واقع می‌شوند در این مجال بررسی خواهند شد.

 

ورود ممنوع اول: ترک نماز صبح

معمولا چند ساعتی تا نماز صبح باقی است که شب‌زنده‌داران به خانه بازمی‌گردند و پس از خوردن سحری خواب بر چشمانشان مستولی می‌گردد. این بهترین زمان برای شیطان است تا دست به کار شده و اجر شب ‌زنده‌داران را ضایع کند. فرصتی مناسب برای ترک واجب به بهانه انجام مستحب. و بدا به حال کسانی که فریب شیطان را خورده و نتوانند بر خواب خوش چیره شوند. این در حالی است که صاحب لیالی قدر، امام علی (علیه السلام) در آخرین وصایای خویش به امام حسن (علیه السلام) فرمودند: «فرزندم ! تو را وصیت می کنم به نماز اول وقت».[1] و در این میان نماز صبح جایگاهی شریف‌تر از سایر نمازها دارد. در روایتی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آمده است: «کسی که نماز صبح نخواند قرآن از او بیزار است».[2]

 

ورود ممنوع دوم: نارضایتی پدر و مادر

شب قدر حال و هوایی دیگر دارد. هر کس دوست دارد به مکانی خاص رفته و با افرادی که می‌پسندد همنشین گردد. این شور و اشتیاق به ویژه در جوان‌ها رنگ و بویی دیگر دارد. در این میان والدین به دلائل گوناگون ممکن است با برخی از علائق فرزندان خویش مخالفت نمایند. به آن‌ها اجازه ندهند به تنهایی به هیئت بروند یا آنکه از آن‌ها بخواهند تا پاسی از شب نگذشته به خانه برگردند. شاید برخی از والدین به دلیل کهولت سن یا بیماری، توان شرکت در مراسم را نداشته باشند به همین خاطر از فرزندان خویش می‌خواهند در خانه مراسم را به جا آورند. در این میان مخالفت فرزندان با آنان امری غیرقابل قبول در محضر حضرت حق خواهد بود چرا که وظیفه فرزندان در قبال والدین بسیار سنگین است.

اسلام نیکی به پدر و مادر را در کنار عبادت خداوند قرار داده است و از مسلمین می‌خواهد تمام توان خویش را برای پاسداری از حقوق آنان به پا دارند. در روایتی از امام صادق (علیه السلام) آمده است: «گناهى كه مانع استجابت دعا مى‌شود و زندگى را تیره و تار مى‌كند، نافرمانى از پدر مادر است».[3] مگر نه اینکه در شب قدر دست نیاز به سوی بی‌نیاز بلند می‌گردد تا حاجات مادی و معنوی برآورده به خیر گردد؟! پس اعمال این شب با نارضایتی والدین تباه خواهند شد. امام هادی(علیه السلام) می‌فرمایند: «آزردن و نافرمانى پدر و مادر، ندارى مى‌آورد و به خوارى مى‌‏كشاند».[4] 

برخی از افراد پس از دیدن دوست و آشنا فراموش می‌کنند برای چه امری در این مجلس حضور یافته‌اند. از یاد می‌برند که در مکانی عمومی حضور دارند. جایی که دیگران برای به دست آوردن آرامش از دست رفته در طول سال، بدان پناه برده‌اند. همهمه و سر و صدا، به ویژه در هنگام سخنرانی‌ها، یکی از بزرگ‌ترین مشکلات در مجالس مذهبی است که منجر به ضایع شدن حقوق دیگران می‌گردد. حقی که خدا آن را نمی‌بخشد

ورود ممنوع سوم: ضایع کردن حقوق دیگران

اصولا در هنگام برگزاری مراسم‌های مذهبی، گروه زیادی از افراد، در مکانی محدود، کنار یکدیگر می‌نشینند و به انجام فرائض دینی مشغول می‌شوند. این با هم بودن به خودی خود بسیار زیباست و وحدت و یکدلی امت اسلامی را یادآور می‌شود و می‌تواند سبب ایجاد دوستی‌ها و مودت‌های فراوانی گردد. بسیاری از افراد پس از مدت‌ها یکدیگر را در این مجالس می‌بینند. دیدارها تازه می‌شود و دل‌ها شاد می‌گردد. اما باید توجه داشت که این برکات، آسیب‌هایی را نیز با خود به همراه خواهد داشت که توجه به آن‌ها ضروری است. برخی از افراد پس از دیدن دوست و آشنا فراموش می‌کنند برای چه امری در این مجلس حضور یافته‌اند. از یاد می‌برند که در مکانی عمومی حضور دارند. جایی که دیگران برای به دست آوردن آرامش از دست رفته در طول سال، بدان پناه برده‌اند. همهمه و سر و صدا، به ویژه در هنگام سخنرانی‌ها، یکی از بزرگ‌ترین مشکلات در مجالس مذهبی است که منجر به ضایع شدن حقوق دیگران می‌گردد. حقی که خدا آن را نمی‌بخشد. حضرت علی (علیه السلام) می‌فرماید: «اما ظلمی كه بخشوده نمی‌شود ظلمی است كه بعضی از بندگان خدا بر بعض دیگر می‌كنند».[5]

و در روایت دیگری آن حضرت حتی ادای حق الناس را از حق الله مهم‌تر دانسته و می‌فرماید: «خداوند حقوق بندگانش را مقدم بر حقوق خود قرار داده و كسی كه حقوق بندگانش را رعایت كند حقوق الهی را نیز رعایت خواهد كرد».[6] 

 

شب قدر
ورود ممنوع چهارم: عدم توجه به حال کودکان

یکی از امور شایع در شب‌های قدر، و به طور کلی هیئات مذهبی، آن است که مادران فرزندان نوزاد و خردسال خویش را با خود به مجالس می‌آورند بی آنکه توجهی به وضعیت روحی فرزند و میزان تاب و توان آن داشته باشند. برخی از نوزادان و کودکان توان تحمل جمعیت زیاد را ندارند و در مجالس شلوغ بی‌تاب گشته و شروع به گریه می‌کنند که نتیجه آن چیزی جز آزار خود کودک، مادر و سایرینی که در مجلس حضور یافته‌اند نخواهد بود. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به یاران خویش توصیه می‌نمودند: «فرزندان خود را به كسب سه خصلت تربیت كنید: دوستى پیامبرتان و دوستى خاندانش و قرائت قرآن».[7] اما در کنار آن به آنان سفارش می‌نمودند آنچه را که انجام آن برای کودک سنگین و طاقت فرساست از او نخواهند.[8]

حضور در این مجالس به همراه کودکانی که تحمل فضا را ندارند نه تنها فایده‌ای نخواهد داشت بلکه ممکن است منجر به دوری و انزجار آن‌ها از این مراسم‌ها شده و خاطراتی بد را برایشان به همراه داشته باشد. مادران و پدران باید توجه داشته باشند که عبادت و راز و نیاز با خداوند مکان‌بردار نیست. هرکس در هر مکانی می‌تواند روی به سویش آورده و با او نجوا کند. چه بسا ثواب مادرانی که به منظور رعایت حال فرزندان، در خانه و از طریق رادیو و تلویزیون به انجام این سنت اقدام می‌کنند عظیم‌تر از سایرین باشد چرا که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرموده‌اند: «هر كس كودك گریان خود را راضى كند تا آرام شود، خداوند از بهشت آن‏قدر به او مى‏دهد تا راضى شود».[9]

البته پسندیده بود اگر در مکان‌های برگزاری مجالس، جایی را برای مراقبت از کودکان قرار می‌دادند تا هم والدین با آسایش خیال به عبادت بپردازند و هم کودکان از این مجال برای بازی استفاده کرده و خاطره‌ای خوش در ذهنشان به جای گذارد.

 

ورود ممنوع پنجم: عدم رعایت نظافت

زمانی که انسان قرار است در مکانی عمومی حضور یابد بایستی نکات مربوط به نظافت فردی و عمومی را به خوبی رعایت نماید. پوشیدن لباس‌های تمیز، مسواک نمودن دهان و جلوگیری از ریختن زباله، هر چند کوچک و ناچیز، در مکان از امور مهمی است که توجه بدان‌ها به ویژه برای شب‌زنده‌داران اهمیتی بسیار زیاد دارد. هر کس باید خود را به رعایت این امور مقید سازد تا همگی بتوانند در محیطی سالم به انجام مناسک مذهبی بپردازند. امام رضا (علیه السلام) نظافت را در شمار اخلاق انبیا دانسته‌اند[10] و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرموده‌اند: «خداوند زیباست و زیبایى را دوست دارد، بخشنده است و بخشش را دوست دارد، پاكیزه است و پاكیزگى را دوست دارد».[11] 

 

پی نوشت ها :

[1]. میزان الحکم/ج 4/ص 3539.

[2]. اسرار الصلاه، ص 34.

[3]. علل الشرایع ج 2، ص 584.

[4]. بحارالأنوار(ط-بیروت) ج 71 ، ص 84.

[5]. نهج البلاغه، خطبه 175.

[6]. میزان الحكمه، ج 2، ص 480.

[7]. كنزالعمال، ج16، ص456، ح45409.

[8]. کافی، ج 6، ص50.

[9]. الفردوس، ج3، ص549، ح5715.

[10]. كافى، ج 5، ص 567، ح 50.

[11]. نهج الفصاحه، ح 690.

ما ادراک ما لیله القدر!؟...
ما را در سایت ما ادراک ما لیله القدر!؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رسول غلامپور ghadrs بازدید : 171 تاريخ : شنبه 12 مرداد 1392 ساعت: 7:14

توصیه اذکاری از آیة الله بهجت(ره)

 


رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: ذکر «سبحان الله و الحمد الله و لا اله الاّ الله و الله اکبر» را زیاد بگویید.چون در قیامت این اذکار با گروهی از فرشتگان و محافظ از پیش رو و پشت سر خواهند آمد. و این اذکار باقیات و صالحات می‌باشند.

 


ذکر

ذکر خدا در هر حال و به هر شکل و لفظ ، سازنده و هدایتگر و نورانی کننده جان و دل مؤمن است .

ذکر باید متناسب با حال و شرایط روحی و معنوی ذاکر باشد . برای برخی افراد تهلیل (لا اله الا الله) و برای برخی تسبیح ( سبحان الله) و برای برخی تحمید (الحمد لله) و برای عده ای استغفار (استغفرالله ربی و اتوب الیه) و برای دیگران صلوات مناسب و مفید است .

علما در دستورالعمل‌هایی که داده‌اند اذکار مختلف را برای افراد مختلف توصیه کرده‌اند. به عنوان نمونه ، حضرت آیة الله بهجت (ره) در علاج برخی بیماری‌های روحی ذکر های ذیل را معرفی می‌کردند.

اِکثار حوقله (زیاد گفتن: لا حَولَ وَ لا قُوَّةَ إلاّ بِالله العَلیِّ العَظیم) جهت علاج غرور سودمند است.

اِکثار تهلیل (زیاد گفتن: لا إله إلاّ الله)، علاج وسواس است.

همچنین زیاد گفتن (لا إله إلاّ الله) جهت جمع شدن فکر مناسب است.

با عقیده کامل، زیاد صلوات فرستادن (أَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد) علاج عصبانیت است.

با عقیده کامل، اِکثار حوقله (یعنی زیاد بگوید: لا حَولَ وَ لا قُوَّةَ إلاّ بِالله) جهت دوری از ریا مفید است.

 

نتیجه ذکر یونسیه در خود قرآن منصوص است: وَ نَجَّینَاهُ مِنَ الغَمِّ وَ کَذلِکَ نُنجِی المُومِنین و او را از اندوه رهانیدیم و مؤمنان را چنین نجات می‌دهیم

برنامه‌ی ذکر برای ایام هفته

ذکر ایام هفته، از اذکار معتبر است که می‌توانید هر روز بگویید :

شنبه : 100 مرتبه یارب العالمین

یکشنبه : 100 مرتبه یا ذاالجلال والاکرام

دوشنبه : 100 مرتبه یا قاضی الحاجات

سه سنبه : 100 مرتبه یا ارحم‌الراحمین

چهار شنبه : 100 مرتبه یا حی یا قیوم

پنجشنبه : 100 مرتبه لا اله الا الله الملک الحق المبین

جمعه : 100 مرتبه اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم

 

ذکر یونسیه

لا إلهَ إلاّ اَنت سُبحانَکَ اِنّی کُنتُ مِنَ الظّالِمین. (انبیاء/ 87)

معبودی جز تو نیست، منزهی تو، راستی که من از ستمکاران بوده‌ام.

نتیجه ذکر یونسیه در خود قرآن منصوص است:

وَ نَجَّینَاهُ مِنَ الغَمِّ وَ کَذلِکَ نُنجِی المُومِنین.(انبیاء/ 88)

و او را از اندوه رهانیدیم و مؤمنان را چنین نجات می‌دهیم.

 

بهترین ذکر از نگاه پیامبراکرم صلی الله علیه وآله

در روایت است که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به اصحابشان فرمودند: آیا می‌خواهید شما را به بهترین و پاکیزه‌ترین کارهایتان نزد پروردگارتان، و رفعت دهنده‌ترین اعمال در درجات معنویات، و آنچه برای شما بهتر از درهم و دینار است، و آنچه بهتر از روبرو شدن با دشمنان و مقابله با آن‌هاست، راهنمایی کنم؟ همگی گفتند: آری‌ای رسول خدا صلی الله علیه و آله، ایشان فرمودند: آن ذکر کثیر خداوند متعال است. (سفینة البحار ج 3/ص 200)

ذکر
ذکر تسبیحات اربعه

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: پنج چیز است که چقدر در میزان سنگین اند؛ گفتن سبحان الله و الحمد الله و لا اله الاّ الله و اللّه اکبر و فرزند شایسته ای است که از مسلمانی بمیرد و او در مرگ آن فرزند دامن صبر از دست ندهد و به حساب خداوند منظور بدارد. (خصال،شیخ صدوق،ص 295,)

امام صادق علیه‌السلام فرمودند: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: ذکر «سبحان الله و الحمد الله و لا اله الاّ الله و الله اکبر» را زیاد بگویید. چون در قیامت این اذکار با گروهی از فرشتگان و محافظ از پیش رو و پشت سر خواهند آمد. و این اذکار باقیات الصالحات می‌باشند.( ثواب الاعمال ،شیخ صدوق،ص 9)

امام صادق علیه السّلام فرمودند: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: ذکر «سبحان الله و الحمد الله و لا اله الاّ الله و الله اکبر» را زیاد بگوئید. چون در قیامت این اذکار با گروهی از فرشتگان و محافظ از پیش رو و پشت سر خواهند آمد. و این اذکار باقیات و صالحات می‌باشند

 

 تسبیح (سبحان الله)

شخصی از امام علی علیه‌السلام درباره تفسیر «سبحان الله» پرسید. امام فرمودند: این ذکر تعظیم و منزه دانستن خداوند است از آنچه مشرکین می‌گویند. و اگر بنده ای آن را بگوید؛ تمام ملائکه بر او صلوات می‌فرستند.

امام صادق علیه‌السلام فرمودند: ابلیس گفت: پنج کار است که در آن‌ها من هیچ حیله ای ندارم و سایر مردم در قبضه من هستند:…و کسی که زیاد در روز و شب تسبیح سبحان الله می‌گوید و …( خصال،شیخ صدوق،باب خصلت‌های پنج‌گانه)

امیرالمؤمنین علیه‌السلام: هرکس روزی سی مرتبه تسبیح (سبحان الله) بگوید: خداوند هفتاد نوع بلا که کمترین آن‌ها فقر است را از وی دفع می‌نماید.( سفینة البحار،ج 3 ،ص 202)

 

تهلیل(لا اله الاّ الله)

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: خداوند فرمود: (لا اله الاّ الله) قلعه من است و هرکس در آن داخل شود، از عذاب من در امان است.( همان)

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: کلمه (لا اله الاّ الله)بهاء و قیمت بهشت است.( ثواب الاعمال،شیخ صدوق،ص 3)

امام صادق علیه السلام فرمودند: ذکر (لا اله الله و الله اکبر) را زیاد بگوئید، چون در نزد پروردگار چیزی از این دو ذکر محبوب‌تر نیست.( همان،ص 5)

 

تحمید(الحمد الله)

از ائمه سفارش به زیاد گفتن (الحمد الله) در همه حالات اعم از نعمت یا مصیبت شده است.( سفینة البحار،ج 3،ص 205ـ 207)

امام باقر و صادق علیهماالسّلام فرمودند: هر کس(الحمد الله کما هو اهله) بگوید، نویسندگان آسمان‌ها مشغول می‌گردند.( همان)

آنچه در بحث ذکر مهّم و در درجه بالاتری از نظر کیفیت است ذکر قبلی است نه ذکر لسانی بدون توجّه. و دیگر آن که این ذکر گفتن لطمه ای به سیر طبیعی زندگی ما نزند و ما تنها برای قرب الهی و زنده نگه داشتن یاد خدا در تمام ساعات و حالات عمر خویش به آن بپردازیم نه کسب قدرت‌ها و ارضای هواهای نفسانی که امری ناپسند و مذموم است

ذکر(لا حول و لا قوّة الاّ بالله العلی العظیم)

در فضیلت این ذکر آمده است که آن از گنج های بهشت است. و شفای از نود و نه بیماری و درد است که کمترین آن‌ها همّ و گرفتاری است.

امام صادق علیه السّلام فرمودند: اگر غم‌ها پیوسته به تو روی آورد، پس بگو (لا حول و لا قوّة الاّ بالله). و نیز روایت شده است فرزند یکی از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله به اسارت دشمن در آمد. وی نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و از این غم شکایت نمود. رسول خدا صلی الله علیه و آله به او امر کردند که زیاد و در همه حال ذکر (لا حول و لا قوّة الاّ بالله) بگوید او نیز اطاعت کرد و پس از مدّتی پسرش به همراه صد شتر در هنگامی که مشرکان از وی غافل شده بودند، بازگشت .( سفینة البحار،ج 3 ،ص 207)

 

استغفار

یکی دیگر از ذکرهای بسیار مهم استغفار است که مشهورترین صیغه آن (استغفر الله ربی و اتوب الیه) که از آثار آن بخشش گناهان، گشایش در رزق و حتّی سبب بچه دار شدن است.( مفاتیح الجنان و باقیات الصالحات)

نکته قابل توجه این که آنچه در بحث ذکر مهّم و در درجه بالاتری از نظر کیفیت است ذکر قبلی است نه ذکر لسانی بدون توجّه. و دیگر آن که این ذکر گفتن لطمه ای به سیر طبیعی زندگی ما نزند و ما تنها برای قرب الهی و زنده نگه داشتن یاد خدا در تمام ساعات و حالات عمر خویش به آن بپردازیم نه کسب قدرت‌ها و ارضای هواهای نفسانی که امری ناپسند و مذموم است.

فرآوری : زهرا اجلال

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان

ما ادراک ما لیله القدر!؟...
ما را در سایت ما ادراک ما لیله القدر!؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رسول غلامپور ghadrs بازدید : 242 تاريخ : شنبه 12 مرداد 1392 ساعت: 7:13

آثار اسم اعظم بطور مشروح«الله»:
سید بن طاوس قدس سره فرماید این نوع دعا از دعوات مستجابه است در شداید وحبس ها عمل کند تا مقرون باجابت شود.
در شبانه روزی هزار مرتبه «یاالله یاهو»گوید،علاوه خدا اورا از اهل یقین گرداند وبدرجه موحدین میرسد وآنچه خواهد برای او افاضه گردد.
برای آنکه الله اسم ذات است واسم اعظم است اهل تحقیق اسم اعظم اسمی را گویند که اگر حرفی را از آن برداری همان الله باشد اگر بدون تشدید وبدون الف وسط ویک لام از او بیفکنی اله میشود واگر الف ودو لام را حذف کنی هو میشود که اسم اعظم دانسته اند.
دلایل بسیاری ذکر کرده اند وآیاتی از قرآن مجید استخراج کرده اند وگفته اند اسم اعظم آنست که ابتداء آن الله وانتهایش هو باشد وآن کلمات را نقطه نباشد اگرز معرب یا غیر معرب نویسند همان است که قرائت میشود وغیر آن نمیشود تلفظ نمود.
در قرآن مجید پنج محل اینچنین آمده:
1-در سوره بقره الله لا اله الاهو.
2-در سوره آل عمران الله لا اله الا هو.
3-در سوره نساء الله لا اله الا هو لیجمعنکمالی یوم القیمة لا ریب فیه ومن اصدق من الله حدیثاً.
4-در سوره طه الله لا اله الا هو له الاسماء الحسنی.
5-در سوره تغابن الله لا اله الا هو وعلی الله فلیتو کل المؤمنون.
شیخ عبد المجید مغربی در کتاب ذکر الاعلی فی خواس الاسماء فرموده است که هر کس این آیه را ورد خود سازد وهر روز یازده مرتبه بخواند بهر مهم کلی وجزئی فایق گردد.
دیگر آنکه در قرآن یک آیه یافتم که دو کلمه است ودو اسم ونقطه ندارد واگر بااعراب بخوانند یا بی اعراب خوانده میشود وهر یک اسم اعظمست وآن در سوره توحید است وعبارتست از:
«الله الصمد»
یکی از بزرگان اینعلم شریف فرموده که بقلم یکی از اعاظم دیده ام هر کسی را مشکلی روی آورد یا حادثۀ بدی رخ دهد یا امری که بیم هلاکت بود برای رفع آن در یک مجاس یک هزار ویک مرتبه سوره اخلاص(قول هو الله احد)بخواند نجات یابد.
چنانکه این حقیر را رفیقی بود که دائم با مردم ناباب می نشست هر چند نصیحتش کردم قبول نکرد تا از طرف حکومت او را توقیف کردند و«بیگناه»متهمش کردند وحکم اعدامش را در گفتگو بودند بیکی از کسانش   گفتم اورا بگو با هیچکس سخن نگوید وهزار مرتبه الله الصمد بگوید واگر ناقص بماند مهلت خواسته اینعدد راباتمام رساند،رفته وگفته بود در همان روزها خبر خلاصی او را در جراید خواندم ونجات یافت البته برای کسی که «بیگناه»باشد اثر دارد.
چندین مرتبه تأثیر این دو اسم مبرهن شده است وحتماً باید هزار ویکبار در یک مجلس خوانده شود.

ما ادراک ما لیله القدر!؟...
ما را در سایت ما ادراک ما لیله القدر!؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رسول غلامپور ghadrs بازدید : 226 تاريخ : شنبه 12 مرداد 1392 ساعت: 7:11


بهترين شب براي ذكر صلوات در اردوگاه هاي عراق، شب هاي قدر بود
   
   
   
   
شهرري - در ماه مبارك رمضان و شبهاي قدر بهترين ذكر براي اسرا در اردوگاه هاي عراق ذكر صلوات بود.
 

بيشتر اسرا در ماه مبارك رمضان وقت خود را به قرائت قرآن و يادگيري آيات اختصاص مي دادند.
در اردوگاه كساني بودند كه سواد خواندن قرآن را نداشتند اما بعد از گذراندن دوره هاي آموزشي مي توانستند به خوبي قرآن را قرائت كنند.
بهترين شب براي ذكر صلوات در اردوگاه، شب هاي قدر بود، در شب هاي قدر عراقي ها ۱۰ دقيقه بعد از اذان اعلام خاموشي مي كردند و سربازها نيز پشت در و پنجره آسايشگاه كشيك مي دادند. همه اسرا مجبور بودند در يك ساعت خاص بخوابند.
به اين دليل در شب هاي قدر اجازه انجام اعمال خاصي مانند نماز شب و خواندن دعاي جوشن كبير را نداشتيم، لذا بهترين كاري كه مي شد انجام داد، ذكر صلوات و ديگر اذكار بود. شب ها نيز بعد از خاموشي بايد به صورت دراز كش و بدون هيچ روشنايي آيات و دعاهايي را كه حفظ بوديم مي خوانديم.
شب قدر اوج معنويت رمضان است، شبي كه زندگي مومن در آن سراسر رنگ خدا مي گيرد.
شب قدر از شب هاي مقدس و متبرك اسلامي است و خداوند در قرآن مجيد از آن به بزرگي ياد كرده و سوره اي نيز به نام «سوره قدر» نازل فرموده است.
در تمام سال شبي به خوبي و فضيلت شب قدر نمي رسد؛ اين شب، شب نزول قرآن، شب فرود آمدن ملائكه و روح نيز نام گرفته و عبادت در شب قدر برتر از عبادت هزار ماه است.
در شب قدر مقدرات يك سال انسان ها و روزي ها، عمرها و امور ديگر مشخص مي شود و ملائكه در اين شب بر زمين فرود مي آيند و نزد امام زمان (عج) مي روند و آنچه را براي بندگان مقدر شده بر ايشان عرضه مي دارند.
احيا و شب زنده داري، تلاوت قرآن، مناجات، غسل شب قدر، قرآن بر سرگرفتن، عبادت، استغفار و توبه در اين شب بسيار توصيه و تأكيد شده است.
اساساً قدر به معناي اندازه گذاري است و به بيان روشن تر در اين شب حوادث و اتفاقات مانند مرگ و زندگي، سعادت و شقاوت، رزق و روزي و ... براي انسان ها و حوادث طبيعي جاري شدن سيل، وقوع زمين لرزه و... در رابطه با ساير كاينات معين و مشخص مي گردد، آيه شريفه سوره دخان نيز در توصيف شب قدر اين مطلب را تأييد مي كند.
شب قدر از هزار ماه بهتر است، فرشتگان و روح در اين شب به اذن پروردگار خود، براي تقدير هر كاري نازل مي شوند و اين شب انباشته از سلامت، بركت و رحمت تا طلوع صبح است.
نزول قرآن، رقم خوردن سرنوشت، نزول ملائكه، برتر از هزار ماه بودن، قلب رمضان و آمرزش گناهان از ويژگي ها و فضايل شب قدر بر ساير شب ها است.
يكي از ويژگي ها و امتيازات شب قدر اين است كه قرآن، كتاب هدايت و راهنماي بشر و معجزه جاويد پيامبر اعظم (ص) در اين شب نازل شده كه سه آيه از قرآن كريم اين مطلب را تاييد مي كنند، نخست آيه نخست سوره «قدر»، دوم آيه سوم سوره «دخان» و سوم آيه ۱۸۵ سوره «بقره» است.
از روايات اسلامي استفاده مي شود كه نه تنها قرآن بلكه همه كتاب هاي آسماني در ماه مبارك رمضان نازل شده اند.
از ديگر ويژگي ها و خصوصيات شب قدر اين است كه در اين شب مقدرات و سرنوشت انسان ها از قبيل مرگ و زندگي، وسعت يا تنگي روزي، خير و شر و... به مدت يك سال تعيين مي شود.
نزول ملائكه و فرشتگان از ديگر ويژگي هاي شب قدر است، بر اساس آيه شريفه «تنزل الملائكة و الروح فيها باذن ربهم من كل امر» فرشتگان و روح در شب قدر به اذن پروردگارشان براي تقدير هر كار نازل مي شوند.
بعضي از ايام سال هستند كه در نزد خداوند ارزش و جايگاه والايي دارند كه شاخص ترين آن ها شب قدر است، شبي كه به اندازه يك عمر ارزش دارد.
شب قدر فرصتي است زرين و طلايي براي شست و شوي آينه دل، اين شب بهترين فرصت است تا خوبي ها را جايگزين بدي ها، صلح و صفا را جايگزين اختلاف و تفرقه، احسان و نيكي را جايگزين ظلم و ستم.
نوشتاري از اكبر شوخ چشم

ما ادراک ما لیله القدر!؟...
ما را در سایت ما ادراک ما لیله القدر!؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رسول غلامپور ghadrs بازدید : 185 تاريخ : شنبه 12 مرداد 1392 ساعت: 7:10